{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی بودن‌، وادار کر در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به, معنی بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور پ دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به, معنی fmbj‌، mاbاc lcbj‌، fاue‌ اj[اk‌ lاcd‌ abj‌، urdbi‌bاaتj [gf‌ lcbj‌، fbsت‌ اmcbj‌، bاcjbi‌، kاgl‌ bاaتj‌، bاcا fmbj‌، kاgl‌ fmbj‌، jا;xdc fmbj‌، k[fmc , bاjsتj‌، omcbj‌، wct‌ lcbj‌، ;vاaتj‌، lcbj‌، csdbj‌fi, معنی اصطلاح بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به, معادل بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به, بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به چی میشه؟, بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به یعنی چی؟, بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به synonym, بودن‌، وادار کردن‌، باعث‌ انجام‌ کاری‌ شدن‌، عقیده‌داشتن جلب‌ کردن‌، بدست‌ اوردن‌، دارنده‌، مالک‌ داشتن‌، دارا بودن‌، مالک‌ بودن‌، ناگزیر بودن‌، مجبور , دانستن‌، خوردن‌، صرف‌ کردن‌، گذاشتن‌، کردن‌، رسیدن‌به definition,